همه در زندگي به نوعي به دنبال موفقيّت هستيم ، شايد به همين خاطر است كه كتابهايي در حوزه "روان شناختي موفقيّت" و با عناوين عجيب و غريبي مانند؛
1. "موفقيّت در 2 ثانيه"،
2. "به آساني پولدار شويم"،
3. "چگونه شب بخوابيم و صبح با جيبي پر از پول به زندگي لبخند بزنيم" و ...
و حتي زندگي نامه افراد سرشناس و موفّق پشت ويترين كتابفروشيها بيشتر از ديگر كتابها به چشم ميخورد و البته خريداري ميشود. با اين حال، نگاهي ساده به اين كتابها به نوعي اصول مشترك و مشخصّي را نشان ميدهد و به قولي، مضمون كلي آن ها شبيه به هم و متفاوت در استفاده كلمات براي بيان مطلب است. البته تعريف متفاوتي از موفقيّت،خوش بختي و كاميابي وجود دارد. در واقع همه اين مفاهيم به نوعي نسبي محسوب ميشوند؛ امّا به نظر ميرسد همه ما فردي را كه در سال 2008 ميلادي، سومين مرد ثروتمند جهان بوده ، موسسه خيريهاي را با سرمايه بيش از 28 ميليارد دلار ايجاد كرده تا فعاليّتهاي بشر دوستانه را در زمينههاي بهداشت جهاني و آموزش حمايت كند و خانهاش يكي از مدرنترين و گرانترين خانههاي جهان بوده كه منظرهاي رو به درياچه واشنگتن دارد و طبق برآوردها، مجموعه خانه و زمينش معادل 125 ميليون دلار ارزش دارد ، به طور مسلم موفّق ميدانيم. اين فرد يعني؛ "بيل گيتس"، موسس شركت "مايكروسافت"، نصايح جالب و سادهاي دارد. او 7 اصل مهمّ زندگي را كه جوانان در هيچ مدرسهاي فرا نميگيرند، به اين شرح بيان ميكند:
بدون شك مجازاتهاى الهى چه در اين جهان وچه در قيامت جنبه انـتقامى ندارد, بلكه همه آنها در حقيقت ضامن اجرا براى اطاعت از قوانين و در نتيجه پيشرفت و تـكـامـل انـسانهاست , بنابراين هر چيز كه اين ضامن اجرا را تضعيف كند بايد از آن احتراز جست تا جرات و جسارت بر گناه درمردم پيدا نشود.
از سـوى ديگر نبايد راه بازگشت و اصلاح را بكلى بر روى گناهكاران بست بلكه بايد به آنها امكان داد كه خود را اصلاح كنند و به سوى خدا و پاكى تقوا بازگردند.
« شـفـاعت » در معنى صحيحش براى حفظ همين تعادل است , و وسيله اى است براى بازگشت گناهكاران و آلودگان , و در معنى غلط و نادرستش موجب تشويق و جرات بر گناه است .
كـسـانـى كه جنبه هاى مختلف شفاعت و مفاهيم صحيح آن را از هم تفكيك نكرده اند گاه بكلى مـنـكـر مـسـاله شفاعت شده , آن را با توصيه و پارتى بازى در برابرسلاطين و حاكمان ظالم برابر مى دانند!.
و گاه مانند وهابيان آيه فوق را كه مى گويد: « ولا يقبل منها شفاعة » در قيامت از كسى شفاعت پذيرفته نمى شود بدون توجه به آيات ديگر دستاويز قرار داده وبكلى شفاعت را انكار كرده اند.
پديده بى نظيرى كه در قرآن وجود دارد، در هيچ كتاب نوشته دست بشر يافت نميشود.
هر يك از عناصر قرآن داراى تركيبى است رياضى: سوره ها، آيات، لغات، تعداد حروف، تعداد كلمات هم خانواده، تعداد و انواع اسم هاى الهى، طرز نوشتن بعضى لغات، عدم وجود يا تغيير عمدى بعضى حروف در بعضى لغات و بسيارى از عوامل ديگر قرآن بغير از محتوياتش، همگى داراى تركيبى خاص هستند.
سيستم رياضى قرآن دو جنبه مهم دارد: (۱ ) انشاء رياضى، و(۲ ) ساختمان رياضى قرآن كه شامل شماره سوره ها و آيات است. بخاطر اين كد رياضى جامع، كوچگترين تغيير در متن يا ساختمان تركيبى قرآن، بلافاصله آشكار ميشود.
خوانندگان اين كتاب به آسانى ميتوانند معجزه رياضى قرآن را بررسى كنند. كلمه خدا (الله) در سراسر قرآن با حروف بزرگ و پر رنگ نوشته شده است. در گوشه سمت چپ پايين هر صفحه، مجموع تعداد دفعاتى كه كلمه ‘’خدا’’ از ابتداى قرآن تا آن صفحه تكرار شده است، نوشته شده. شماره نوشته شده در گوشه سمت راست پايين صفحه، مجموع شماره آياتى است كه كلمه ‘’خدا’’ در آنها تكرار شده است. آخرين صفحه كتاب، يعنى صفحه ۶۰۴، جمع كل تعدد تكرار كلمه ‘’خدا’’ را در قرآن نشان ميدهد كه ۲۶۹۸ مرتبه است، يا ۱۴۲۱۹. مجموع شماره آياتى كه دارى كلمه ‘’خدا’’ است، ميشود ۱۱۸۱۲۳، اين عدد هم بر ۱۹ قابل قسمت است: (۱۱۸۱۲۳=۱۹۶۲۱۷ ).
عدد نوزده مخرج مشترك سراسر سيستم رياضى قرآن است.
السلام عليك يا ابا عبدالله(ع)
محرّم براى ما «فروردين جان» است و عاشورا براى ما «بهار ايمان».
هرجا كه شيعهاى زندگى مىكند، در اين ايّام با عطر عاشورا معطّر مىشود و دلش بى قرار كربلا مي گردد و با حضور در مجالس حسينى و دستههاى عزادارى و حسينيهها و با سوگوارى و عرض ادب به ساحت حضرت ابا عبدالله(ع) جان تازهاى مىگيرد و با اهل بيت عصمت و سالار شهيدان و شهداى كربلا پيوند مىخورد.
مكتب عاشورا، دانشگاه عزّت و حماسه و ايمان است و ما هم افتخار مىكنيم كه در اين مدرسه عشق و ايثار، ثبت نام كنيم و درسهاى آن را بياموزيم و در زندگى به كار بنديم.
عاشوراى حسينى براى ما درسها و پيامهاى بسيارى دارد. ده پيام از اين قيام را مرور مىكنيم:
1 - عزّت و سر بلندى مسلمان، در سايه جهاد و شهادت و مبارزه در راه حقّ و عدالت است. مرگ شرافتمندانه در اين راه، «حيات ابدى» است و زندگى با خوارى و خفت تن دادن به زبونى و ذلت، «مرگ تدريجى» است.
2 - تكليف يك مسلمان متعهّد، دفاع از ارزشهاى دينى، دعوت به پاكى و نيكى، «امر به معروف و نهى ازمنكر» ، اصلاح جامعه و مبارزه با مفاسد و منكرات و انحرافات است و اگر اين فريضه ترك شود، بدان مسلّط مىشوند و سقوط جامعه حتمى است. قيام كربلا براى عمل به همين تكليف بود.
3 - شهادت طلبى، سلاحى است كه هر امّتى به آن مسلّح شود، شكست ناپذير مىگردد. خون بر شمشير پيروز است و شهيدان راه خدا زندگان هميشه تاريخ و سرمايههاى الهام بخش جوامعند. پس براى عزّت يك جامعه، بايد «فرهنگ شهادتطلبى» را ترويج كرد.
4 - فلسفه قيام كربلا، احياى دين و ترويج نماز و گسترش معنويّات و مبارزه با منكرات است. پيروان اباعبدالله(ع) با ايمان و عمل و تقوا و جهاد خويش، نشان مىدهند كه اين فلسفه را شناخته و آن را پذيرفتهاند و در راه آن تلاش مىكنند.
5 - براى يك مسلمان، بالاتر از هر چيز، عمل به وظيفه و انجام تكليف است، هرچه باشد و هر جا باشد، چه با فتح نظامى، چه با شهادت، چه با ماندن، چه با رفتن، چه با فرياد، چه با سكوت، قيام براى خدا شكست ندارد و هر كه به «وظيفه» عمل كند، پيروز است، هر چند در ظاهر شكست بخورد.
6 - مدعيان مسلمانى بسيارند. امّا در صحنه امتحان است كه مؤمنان صادق و مدّعيان دروغين و منافق شناخته مىشوند. آنان كه در جبهه نبرد حقّ و باطل، به هر بهانهاى امام حقّ را يارى نكنند و خود را كنار بكشند و به گوشه عافيت و راحت بخزند، مردود شدگان اين امتحانند، هر چند سابقه درخشان ايمانى و انقلابى داشته باشند.
7 - اگر چهرههاى شاخص و افراد نافذ و مورد توجّه جامعه - «خواص امّت» - در لحظههاى حسّاس به وظيفه خود عمل نكنند، جامعه را به ذلّت و حيرت و افكار را به انحراف و اسلام و تشيّع را به انزوا مىكشانند. «رسالت خواص» ، بسى سنگين است و تكليف آگاهان، بسى خطير و حسّاس!
8 - شيعيان حسين(ع) و پيروان فرهنگ عاشورا، هرگز با دشمنان اسلام و مسلمين سازنش نمىكنند و عزّت و سربلندى خود را به زندگى حقّيرانه و بردگى ستم كاران و جباران نمىفروشند. جان مىدهند، ولى دين و ايمان و شرافت را از دست نمىدهند.
9 – عزا دارى براى امام حسين(ع) و شهداى كربلا و اهل بيت مظلوم، نشانه هم دلى و هم راهى و هم گامى با حماسه آفرينان عاشوراست. زنده نگه داشتن عاشورا، رمز بقاى اين حماسه جاويد است و سلاح اشك، فرياد مظلوميّت بر ضد ظالمان است.
10 - آنان كه به حكومت ظالمان و فاسدان تن بدهند و در برابر فساد و ظلم و بدعت و تحريف، سكوت و سازش كنند و جان خود را بيش از دين و عزّت و شرف، دوست بدارند، ذلّت دنيوى و عذاب اخروى و خشم خدا و نفرين خلق خدا را براى خود مىخرند. شعار عاشوراييان «هيهات منّا الذّله» است و مدالشان عزّت و آزادگى.
خدايا!...
ما را در شناخت درسها و پيامهاى قيام عاشورا و عمل به وظيفه، موفق بدار.
افتخار همدلى با اهلبيت(ع) و همراهى با قرآن و عترت را از ما مگير.
ما را به زيارت و شفاعت «حسين بن على»(ع) برسان.