دسته
لينك دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 22436
تعداد نوشته ها : 20
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem261

درباره زيارت حضرت سيدالشهدا(ع) روايات فراوانى وجود دارد و در‌باره زيارت عاشوراى معروف، احاديث متعددى از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده اما در عين حال شبهاتي نيز در اين حوزه درباره معتبرترين زيارت عاشورا و مسائل ديگر درباره آن مطرح شده است.

حجت‌الاسلام جعفري‌پور، مسئول پاسخگويي مركز تخصصي نماز مي‌گويد: كسي كه امروز در مسير امام حسين(ع) و عمل به زيارت عاشورا است، عيناً تمام ثواب‌هايي را كه در سال 61 هجري حبيب بن مظاهر، سعيد بن عبدالله حنفي و .. به دست آوردند، دارا خواهد بود، اگر امروز انسان يار امام زمانش(عج) باشد، مطمئن باشد كه در آن زمان هم يار سيدالشهدا(ع) بوده و اين به سبب تبعيت از امام معصوم(ع) است.

‫مشروح اين گفت‌وگو با حجت‌الاسلام ابوالفضل جعفري‌پور را درباره برخي شبهات زيارت عاشورا و ثواب‌هاي اين زيارت در ادامه مي‌خوانيم:

تفاوت در نقل دو كتاب عامل ايجاد شبهه پيرامون سند زيارت عاشورا

* مهمترين شبهه‌اي كه درباره سند زيارت عاشورا مطرح است، چيست؟

-در بحث زيارت عاشورا دو شبهه سندي وجود دارد، شبهه اول درباره نقل شيخ طوسي در كتاب «مصباح‌المتحجد» است، زيارت عاشورا داراي چهار سند است كه يك سند در كتاب «كامل الزيارات» جعفر بن محمد بن قولويه قمي و سه سند ديگر در كتاب «مصباح المتحجد» نوشته شيخ طوسي است.

سند كتاب «كامل ‌الزيارات» به علقمه بن محمد حضرمي از امام باقر(ع) مي‌رسد كه امام باقر(ع) زيارت عاشورا را بدون دعاي بعد از آن، به علقمه آموزش مي‌دهند و فضائل زيارت را مطرح مي‌كنند، سه سند ديگر در كتاب «مصباح» شيخ طوسي اين چنين است كه صالح بن عقبه و سيف بن عميرة از علقمه بن محمد حضرمي و او هم از امام باقر(ع) نقل كرده است كه تفاوت نقل كتاب كامل الزيارت با كتاب مصباح شيخ طوسي باعث شده است كه شبهات پيرامون سند زيارت عاشورا مطرح شود.

دسته ها : مذهبي

خبرگزاري نون براي نخستين بار تصويري از مرقد امام حسن بن علي (ع) قبل زا تخريب آن از سوي مقامات سعودي در دهه 20 قرن گذشته را به همراه ساير قبور ائمه(ع) و صحابه را منتشر كرد.

مرقدامام حسن 

دسته ها : مذهبي

امام جعفر صادقعليه السلام فرمودند: طلبتُ الجنة، فوجدتها فى السخاء :بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگى و جوانمردى يافتم.


*- و طلبتُ العافية، فوجدتها فى العزلة: و تندرستى و رستگارى(عافيت) را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏‌گيرى (مثبت و سازنده) يافتم.

*- و طلبت ثقل الميزان، فوجدته فى شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»:
و سنگينى ترازوى اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهى به يگانگى خدا تعالى و رسالت حضرت محمد (ص) يافتم.

*- و طلبت السرعة فى الدخول الى الجنة، فوجدتها فى العمل لله تعالى: سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه براى خداى تعالى يافتم.

*- و طلبتُ حب الموت، فوجدته فى تقديم المال لوجه الله:و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براى خشنودى خدا يافتم.

*- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فى ترك المعصية: و شيرينى عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.

*- و طلبت رقة القلب، فوجدتها فى الجوع و العطش: و رقت (نرمى) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگى و تشنگى (روزه) يافتم.

*- و طلبت نور القلب، فوجدته فى التفكر و البكاء: و روشنى قلب را جستجو نمودم، پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم.

*- و طلبت الجواز على الصراط، فوجدته فى الصدقة: و (آسانى) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.

*- و طلبت نور الوجه، فوجدته فى صلاة الليل: و روشنى رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب يافتم.

*- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فى الكسب للعيال: و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزينه زندگى زن و فرزند يافتم.

*- و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته فى بغض اهل المعاصى: و دوستى خداى تعالى را جستجو كردم، پس آن را در دشمنى با گنهكاران يافتم.

*- و طلبت الرئاسة، فوجدتها فى النصيحة لعبادالله:و سرورى و بزرگى را جستجو نمودم، پس آن را در خيرخواهى براى بندگان خدا يافتم.

*- و طلبت فراغ القلب، فوجدته فى قلة المال: و آسايش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمى ثروت يافتم.

*- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فى الصبر :و كارهاى پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكيبايى يافتم.

*- و طلبت الشرف، فوجدته فى العلم: و بلندى قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش يافتم.

*- و طلبت العبادة فوجدتها فى الورع: و عبادت در جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكار يافتم .

*- و طلبت الراحة، فوجوتها فى الزهد:و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسايى يافتم.

*- و طلبت الرفعة، فوجدتها فى التواضع:برترى و بزرگوارى را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنى يافتم.

*- و طلبت العز، فوجدته فى الصدق: و عزت (ارجمندى) را جستجو نمودم، پس آن را در راستى و درستى يافتم.

*- و طلبت الذلة، فوجدتها فى الصوم: و نرمى و فروتنى را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.

*- و طلبت الغنى، فوجدته فى القناعة: و توانگرى را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.

*- و طلبت الانس، فوجدته فى قرائة القرآن: و آرامش و همدمى را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.

*- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فى حسن الخلق: و همراهى و گفتگوى با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويى يافتم.

*- و طلبت رضى الله، فوجدته فى برالوالدين: و خوشنودى خدا تعالى را جستجو نمودم، پس آن را در نيكى به پدر و مادر يافتم.
«مستدرك الوسائل، جلد 12، صفحه 173 - 174،ح 13810»

همه در زندگي به نوعي به دنبال موفقيّت هستيم ، شايد به همين خاطر است كه كتاب‌هايي در حوزه "روان ‌شناختي موفقيّت" و با عناوين عجيب و غريبي مانند؛

1. "موفقيّت در 2 ثانيه"،

2. "به آساني پولدار شويم"،

3. "چگونه شب بخوابيم و صبح با جيبي پر از پول به زندگي لبخند بزنيم" و ...

و حتي زندگي نامه افراد سرشناس و موفّق پشت ويترين كتابفروشي‌ها بيشتر از ديگر كتاب‌ها به چشم مي‌خورد و البته خريداري مي‌شود. با اين حال، نگاهي ساده به اين كتاب‌ها به نوعي اصول مشترك و مشخصّي را نشان مي‌دهد و به قولي، مضمون كلي آن ها شبيه به هم و متفاوت در استفاده كلمات براي بيان مطلب است. البته تعريف متفاوتي از موفقيّت،خوش بختي و كاميابي وجود دارد. در واقع همه اين مفاهيم به نوعي نسبي محسوب مي‌شوند؛ امّا به نظر مي‌رسد همه ما فردي را كه در سال 2008 ميلادي، سومين مرد ثروتمند جهان بوده ، موسسه خيريه‌اي را با سرمايه بيش از 28 ميليارد دلار ايجاد كرده تا فعاليّت‌هاي بشر دوستانه را در زمينه‌هاي بهداشت جهاني و آموزش حمايت كند و خانه‌اش يكي از مدرن‌ترين و گران‌ترين خانه‌هاي جهان بوده كه منظره‌اي رو به درياچه واشنگتن دارد و طبق برآوردها، مجموعه خانه و زمينش معادل 125 ميليون دلار ارزش دارد ، به طور مسلم موفّق مي‌دانيم. اين فرد يعني؛ "بيل گيتس"، موسس شركت "مايكروسافت"، نصايح جالب و ساده‌اي دارد. او 7 اصل مهمّ زندگي را كه جوانان در هيچ مدرسه‌اي فرا نمي‌گيرند، به اين شرح بيان مي‌كند:

دسته ها : خواندنيها

بدون شك مجازاتهاى الهى چه در اين جهان وچه در قيامت جنبه انـتقامى ندارد, بلكه همه آنها در حقيقت ضامن اجرا براى اطاعت از قوانين و در نتيجه پيشرفت و تـكـامـل انـسانهاست , بنابراين هر چيز كه اين ضامن اجرا را تضعيف كند بايد از آن احتراز جست تا جرات و جسارت بر گناه درمردم پيدا نشود.

از سـوى ديگر نبايد راه بازگشت و اصلاح را بكلى بر روى گناهكاران بست بلكه بايد به آنها امكان داد كه خود را اصلاح كنند و به سوى خدا و پاكى تقوا بازگردند.

« شـفـاعت » در معنى صحيحش براى حفظ همين تعادل است , و وسيله اى است براى بازگشت گناهكاران و آلودگان , و در معنى غلط و نادرستش موجب تشويق و جرات بر گناه است .

كـسـانـى كه جنبه هاى مختلف شفاعت و مفاهيم صحيح آن را از هم تفكيك نكرده اند گاه بكلى مـنـكـر مـسـاله شفاعت شده , آن را با توصيه و پارتى بازى در برابرسلاطين و حاكمان ظالم برابر مى دانند!.

و گاه مانند وهابيان آيه فوق را كه مى گويد: « ولا يقبل منها شفاعة » در قيامت از كسى شفاعت پذيرفته نمى شود بدون توجه به آيات ديگر دستاويز قرار داده وبكلى شفاعت را انكار كرده اند.

پديده بى نظيرى كه در قرآن وجود دارد، در هيچ كتاب نوشته دست بشر يافت نميشود.

هر يك از عناصر قرآن داراى تركيبى است رياضى: سوره ها، آيات، لغات، تعداد حروف، تعداد كلمات هم خانواده، تعداد و انواع اسم هاى الهى، طرز نوشتن بعضى لغات، عدم وجود يا تغيير عمدى بعضى حروف در بعضى لغات و بسيارى از عوامل ديگر قرآن بغير از محتوياتش، همگى داراى تركيبى خاص هستند.

سيستم رياضى قرآن دو جنبه مهم دارد: (۱ ) انشاء رياضى، و(۲ ) ساختمان رياضى قرآن كه شامل شماره سوره ها و آيات است. بخاطر اين كد رياضى جامع، كوچگترين تغيير در متن يا ساختمان تركيبى قرآن، بلافاصله آشكار ميشود.



خوانندگان اين كتاب به آسانى ميتوانند معجزه رياضى قرآن را بررسى كنند. كلمه خدا (الله) در سراسر قرآن با حروف بزرگ و پر رنگ نوشته شده است. در گوشه سمت چپ پايين هر صفحه، مجموع تعداد دفعاتى كه كلمه ‘’خدا’’ از ابتداى قرآن تا آن صفحه تكرار شده است، نوشته شده. شماره نوشته شده در گوشه سمت راست پايين صفحه، مجموع شماره آياتى است كه كلمه ‘’خدا’’ در آنها تكرار شده است. آخرين صفحه كتاب، يعنى صفحه ۶۰۴، جمع كل تعدد تكرار كلمه ‘’خدا’’ را در قرآن نشان ميدهد كه ۲۶۹۸ مرتبه است، يا ۱۴۲۱۹. مجموع شماره آياتى كه دارى كلمه ‘’خدا’’ است، ميشود ۱۱۸۱۲۳، اين عدد هم بر ۱۹ قابل قسمت است: (۱۱۸۱۲۳=۱۹۶۲۱۷ ).

عدد نوزده مخرج مشترك سراسر سيستم رياضى قرآن است.

                                                                                                    السلام عليك يا ابا عبدالله(ع)   

محرّم براى ما «فروردين جان‏» است و عاشورا براى ما «بهار ايمان‏».

هرجا كه شيعه‏اى زندگى مى‏كند، در اين ايّام با عطر عاشورا معطّر مى‏شود و دلش بى‏ قرار كربلا مي ‏گردد و با حضور در مجالس حسينى و دسته‏هاى عزادارى و حسينيه‏ها و با سوگوارى و عرض ادب به ساحت ‏حضرت ابا عبدالله(ع) جان تازه‏اى مى‏گيرد و با اهل بيت عصمت و سالار شهيدان و شهداى كربلا پيوند مى‏خورد.

مكتب عاشورا، دانشگاه عزّت و حماسه و ايمان است و ما هم افتخار مى‏كنيم كه در اين مدرسه عشق و ايثار، ثبت نام كنيم و درس‏هاى آن را بياموزيم و در زندگى به كار بنديم.

عاشوراى حسينى براى ما درس‏ها و پيام‏هاى بسيارى دارد. ده پيام از اين قيام را مرور مى‏كنيم:

1 - عزّت و سر بلندى مسلمان، در سايه جهاد و شهادت و مبارزه در راه حقّ و عدالت است. مرگ شرافتمندانه در اين راه، «حيات ابدى‏» است و زندگى با خوارى و خفت تن ‏دادن به زبونى و ذلت، «مرگ تدريجى‏» است.

2 - تكليف يك مسلمان متعهّد، دفاع از ارزش‏هاى دينى، دعوت به پاكى و نيكى، «امر به معروف و نهى ازمنكر» ، اصلاح جامعه و مبارزه با مفاسد و منكرات و انحرافات است و اگر اين فريضه ترك شود، بدان مسلّط مى‏شوند و سقوط جامعه حتمى است. قيام كربلا براى عمل به همين تكليف بود.

3 - شهادت‏ طلبى، سلاحى است كه هر امّتى به آن مسلّح شود، شكست ‏ناپذير مى‏گردد. خون بر شمشير پيروز است و شهيدان راه خدا زندگان هميشه تاريخ و سرمايه‏هاى الهام بخش جوامعند. پس براى عزّت يك جامعه، بايد «فرهنگ شهادت‏طلبى‏» را ترويج كرد.

4 - فلسفه قيام كربلا، احياى دين و ترويج نماز و گسترش معنويّات و مبارزه با منكرات است. پيروان اباعبدالله(ع) با ايمان و عمل و تقوا و جهاد خويش، نشان مى‏دهند كه اين فلسفه را شناخته و آن را پذيرفته‏اند و در راه آن تلاش مى‏كنند.

5 - براى يك مسلمان، بالاتر از هر چيز، عمل به وظيفه و انجام تكليف است، هرچه باشد و هر جا باشد، چه با فتح نظامى، چه با شهادت، چه با ماندن، چه با رفتن، چه با فرياد، چه با سكوت، قيام براى خدا شكست ندارد و هر كه به «وظيفه‏» عمل كند، پيروز است، هر چند در ظاهر شكست ‏بخورد.

6 - مدعيان مسلمانى بسيارند. امّا در صحنه امتحان است كه مؤمنان صادق و مدّعيان دروغين و منافق شناخته مى‏شوند. آنان كه در جبهه نبرد حقّ و باطل، به هر بهانه‏اى امام حقّ را يارى نكنند و خود را كنار بكشند و به گوشه عافيت و راحت ‏بخزند، مردود شدگان اين امتحانند، هر چند سابقه درخشان ايمانى و انقلابى داشته باشند.

7 - اگر چهره‏هاى شاخص و افراد نافذ و مورد توجّه جامعه - «خواص امّت‏» - در لحظه‏هاى حسّاس به وظيفه خود عمل نكنند، جامعه را به ذلّت و حيرت و افكار را به انحراف و اسلام و تشيّع را به انزوا مى‏كشانند. «رسالت‏ خواص‏» ، بسى سنگين است و تكليف آگاهان، بسى خطير و حسّاس!

8 - شيعيان حسين(ع) و پيروان فرهنگ عاشورا، هرگز با دشمنان اسلام و مسلمين سازنش نمى‏كنند و عزّت و سربلندى خود را به زندگى حقّيرانه و بردگى ستم كاران و جباران نمى‏فروشند. جان مى‏دهند، ولى دين و ايمان و شرافت را از دست نمى‏دهند.

9 – عزا دارى براى امام حسين(ع) و شهداى كربلا و اهل بيت مظلوم، نشانه هم دلى و هم راهى و هم گامى با حماسه آفرينان عاشوراست. زنده‏ نگه‏ داشتن عاشورا، رمز بقاى اين حماسه جاويد است و سلاح اشك، فرياد مظلوميّت ‏بر ضد ظالمان است.

10 - آنان كه به حكومت ظالمان و فاسدان تن بدهند و در برابر فساد و ظلم و بدعت و تحريف، سكوت و سازش كنند و جان خود را بيش از دين و عزّت و شرف، دوست‏ بدارند، ذلّت دنيوى و عذاب اخروى و خشم خدا و نفرين خلق خدا را براى خود مى‏خرند. شعار عاشوراييان «هيهات منّا الذّله‏» است و مدالشان عزّت و آزادگى.

خدايا!...

ما را در شناخت درس‏ها و پيام‏هاى قيام عاشورا و عمل به وظيفه، موفق بدار.

افتخار همدلى با اهل‏بيت(ع) و همراهى با قرآن و عترت را از ما مگير.

ما را به زيارت و شفاعت «حسين ‏بن ‏على‏»(ع) برسان.

دسته ها : مذهبي

زندگينامه حضرت معصومه سلام الله عليها

نام شريف آن بزرگوار فاطمه ومشهورترين لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شيعيان حضرتموسى بن جعفر عليه السلام و مادر مكرمه‌اش حضرت نجمه خاتون سلام اللهعليها است . آن بانو مادر امام هشتم نيز هست . لذا حضرت معصومه سلام اللهعليها با حضرت رضا عليه السلام از يك مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اولذيقعده سال 173 هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شده است. ديرى نپاييد كه درهمان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهربغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربيت برادر بزرگوارش حضرت على بنموسى الرضا عليه السلام قرار گرفت.
در سال 200 هجرى قمرى در پىاصرار و تهديد مأمون عباسى سفر تبعيدگونه حضرت رضا عليه السلام به مروانجام شد و آن حضرت بدون اين كه كسى از بستگان و اهل بيت خود را همراهببرند راهى خراسان شدند.
ولادتآن حضرت در روز اول ذيقعده سال 173 هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شدهاست. ديرى نپاييد كه در همان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامىخود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربيت برادربزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام قرار گرفت.
يك سال بعد از هجرت برادر، حضرتمعصومه سلام الله عليها به شوق ديدار برادر و اداي رسالت زينبي و پيامولايت به همراه عده‌اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد ودر هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى‌شد. اين جا بود كه آن حضرتنيز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زينب سلام الله عليها پيام مظلوميت و غربتبرادر گراميشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى‌رساندند و مخالفت خود واهل‌بيت عليهم السلام را با حكومت حيله‌گر بنى‌عباس اظهار مى‌كرد. بدينجهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد عده‌اى از مخالفان اهل‌بيت كه ازپشتيبانى مأموران حكومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهانحضرت وارد جنگ شدند، در نتيجه تقريباً همه مردان كاروان به شهادت رسيدند،حتى بنابر نقلى حضرت معصومه سلام الله عليها را نيز مسموم كردند.
به هر حال، يا بر اثر اندوهو غم زياد از اين ماتم و يا بر اثر مسموميت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومهسلام الله عليها بيمار شدند و چون ديگر امكان ادامه راه به طرف خراساننبود قصد شهر قم را نمود. پرسيد: از اين شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كهمى‌فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از اين خبر مسرتبخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند؛ و در حالى كه «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى‌كشيد و عده فراوانىاز مردم پياده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز 23 ربيع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلىكه امروز «ميدان مير» ناميده مى‌شود شتر آن حضرت در مقابل در منزل «موسىبن خزرج» زانو زد و افتخار ميزبانى حضرت نصيب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز دراين شهر زندگى كرد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگارمتعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه سِتّيه به نام «بيت النور» هماكنون محل زيارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربيعالثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پيش از آن كهديدگان مباركش به ديدار برادر روشن شود، در ديار غربت و با اندوه فراوانديده از جهان فرو بست و شيعيان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم باتجليل فراوان پيكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بيرون شهر و بهنام «باغ بابلان» معروف بود تشييع نمودند. همين كه قبر مهيا شد در اين كهچه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاهدو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پيدا شدند و به سرعتنزديك آمدند و پس از خواندن نماز يكى از آن دو وارد قبر شد و ديگرى جسدپاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.
آن دو نفر پس از پايان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگويند بر اسب‌هاى خود سوار و از محل دور شدند.
آنبزرگوار به مدت 17 روز در اين شهر زندگى كرد و در اين مدت مشغول عبادت وراز و نياز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستيه بهنام «بيت النور» هم اكنون محل زيارت ارادتمندان آن حضرت است.
بنا به گفته بعضي از علما به نظرمى‌رسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا و امام جوادعليهماالسلام باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دين با حضور اولياءالهي انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه سلامالله عليها موسى بن خزرج سايبانى از بوريا بر فراز قبر شريفش قرار داد تااين كه حضرت زينب فرزند امام جواد عليه السلام به سال 256 هجرى قمرى اولينگنبد را بر فراز قبر شريف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدين سان تربت پاك آنبانوى بزرگوار اسلام قبله‌گاه قلوب ارادتمندان به اهل‌بيت عليهم السلام ودارالشفاي دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.

دسته ها : مذهبي

دارد دل ما راه نجاتي ديگر

در مشهد و در قم ، عتباتي ديگر

بر بانوي با كرامت قم صلوات

بر شاه خراسان صلواتي ديگر

X